جوان آنلاین: اعضای یک شبکه سرقت که با دایر کردن کانال تلگرامی فروشندگان دلار را فریب میدادند و ارزهای آنها را سرقت میکردند، محاکمه شدند.
یک سال پیش مردی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گزارش یک سرقت را اعلام کرد. شاکی گفت قصد فروش ۱۰ هزار دلار را داشته، اما خریدار دلارهایش را سرقت و فرار کرده است. او گفت: با کانال تلگرامی روبهرو شدم که دلارها را با قیمت بیشتر از صرافی میخرید. با شماره تلفنی که در کانال بود، تماس گرفتم و مردی که پاسخ داد گفت از دلارفروشهای معروف تهران است، اما، چون در فضای مجازی اقدام به خرید و فروش دلار میکند، مالیات نمیپردازد و میتواند دلار را با قیمتی بیشتر از صرافی خریداری کند.
شاکی ادامه داد: من که فریب خورده بودم با او در خیابان قرار گذاشتم و با کیف حاوی دلارها به آنجا رفتم، اما مرد جوان به یکباره کیفم را قاپید. من مقاومت کردم، اما دو مرد دیگر که قمه همراه داشتند به سمتم حملهور شدند و مرا تهدید کردند. آنها کیف دلارها را گرفتند و فرار کردند.
چند روز بعد فرد دیگری شکایتی به مأموران داد و گفت دلارهایش سرقت شده است. این مرد که مدعی بود ۴ هزار دلارش سرقت شده است، همان داستانی را برای مأموران تعریف کرد که شاکی قبلی گفته بود. بنابراین مأموران متوجه شدند با یک باند طرف هستند. تعداد شکات به عدد ۴ رسیده بود که مأموران با ترفندهایی خاص موفق شدند یکی از متهمان را شناسایی کنند. آنها در یک عملیات غافلگیرکننده به سراغ متهم رفتند و او را بازداشت کردند. با دستگیری این متهم دیگر متهمان نیز شناسایی و بازداشت شدند.
تحقیقات نشان داد متهمان از طریق کانال تلگرامی با صاحبان دلار قرار میگذاشتند و پس از اینکه مشتری کیف دلارها را نشان میداد یکی از سارقان با موتور به آنها نزدیک میشد و سارقان با قمه و چاقو صاحبان دلار را تهدید میکردند و کیف دلارها را به زور میگرفتند و میگریختند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و متهمان در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه رسیدگی، شکات یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند. وقتی نوبت به متهمان رسید آنها برای دفاع پشت تریبون قرار گرفتند. متهم ردیف اول گفت: اینکه گفته میشود ما با قمه به شاکیها حمله کردیم درست نیست. شیوه ما این بود که اعتماد آنها را جلب میکردیم. من کیف حاوی دلارها را از شاکی میگرفتم تا اصالت آن را بررسی کنم. سپس میگفتم تا یک ساعت دیگر در عوض دلارها ریال به حسابشان واریز میکنم، اما دیگر پاسخ تماسشان را نمیدادم. آنها خودشان به ما اعتماد میکردند و کیف دلارها را به ما میدادند. ما هرگز روی آنها چاقو یا قمه نکشیدیم.
در ادامه دیگر متهمان نیز در جایگاه قرار گرفتند و گفتههای همدستشان را تکرار کردند. در پایان قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.